دفترچه ممنوع |
Saturday, December 09, 2006
٭ یه روز یه کلاغ پیر ، با یه قالب پنیر که به نوکش گرفته ، روی یه درخت نشسته . یه روباه میاد پائین درخت و ازش میپرسه : ببینم . پنیرت ، پنیر پیتزاست ؟ کلاغه سرش رو به علامت نه بالا میده . روباهه هم بی هیچ حرف و اعتنائی راهشو میگیره و میره . کلاغه با خودش میگه : واقعاً که ! روباه هم روباههای قدیم !!! نوشته شده در ساعت 21:14 توسط دريا جون |
Comments:
Post a Comment
|