:: Forbidden Notebook :: دفترچه ممنوع ::
دفترچه ممنوع




Wednesday, June 28, 2006

٭
گريه در لحظه بدرود فراموش مكن
ای سفر كرده مرا زود فراموش مكن
خفتن و قصه ديدار نخستين گفتن
شب مهتاب و لب رود فراموش مكن
بوسه و آه كه با خط عبور دو نگاه
گرمی خاطر ما بود فراموش مكن
سر چو بر بالش گلدوز چمن سوز نهی
عاشقی را كه نياسود فراموش مكن
ياد اين لولی ديوانه كه در تنهائی
باد با ياد تو پيمود فراموش مكن
گل داوودی سرخی كه بر آن سينه زدم
زير باران ، شب بدرود فراموش مكن
شاعری را كه پس از ترك تو صد بار بهار
حلقه بر در زد و نگشود فراموش مكن
رفتنت آتشی افروخت كه دريا هم سوخت
شيون آينه در دود فراموش مكن
شعر اغيار فراموش كن ای يار ولی
اين غزلهای غم آلود فراموش مكن
خسرو احتشامی





|



Comments: Post a Comment

Home