:: Forbidden Notebook :: دفترچه ممنوع ::
دفترچه ممنوع




Monday, November 27, 2006




Friday, November 24, 2006

٭
ای بر سر بالينم ، افسانه سرا دريا
افسانه عمری تو ، باری به سر آ دریا
ای اشك شباهنگت ، آيينه صد اندوه
ای ناله شبگيرت ، آهنگ عزا دريا
با كوكبه خورشيد ، در پای تو ميميرم
بردار به بالينم ، دستی به دعا دریا
امواج تو نعشم را ، افكنده در اين ساحل
درياب مرا دریا ، درياب مرا دريا
زان گمشدگان آخر ، با من سخنی سر کن
تا همچو شفق بارم ، خون از مژه ها دريا
چون من همه آشوبی ، در فتنه اين طوفان
ای هستی ما يكسر ، آشوب و بلا دریا
با زمزمه باران ، در پيش تو میگریم
چون چنگ هزار آوا ، پر شور و نوا دریا
تنهايی و تاريكی ، آغاز كدورتهاست
خوش وقت سحر خيزان ، وان صبح و صفا دريا
بردار و ببر دريا ، اين پيكر بيجان را
در سينه گردابی ، بسپار و بیا دریا
تو مادر بی خوابی ، من كودك بی آرام
لالايی خود سر كن ، از بهر خدا دریا
دور از خس و خاكم كن ، موجی زن و پاکم کن
وين قصه مگو با كس ، كی بود و کجا دریا
فریدون مشیری





|



Sunday, November 19, 2006

٭
سازنده ترين كلمه گذشت است ... آن را تمرين كن
پرمعني ترين كلمه ما است ... آن را به كار ببر
عميق ترين كلمه عشق است ... به آن ارج بنه
بی رحم ترين كلمه تنفر است ... از بين ببرش
سركش ترين كلمه تنفر است ... با آن بازی نكن
خودخواهانه ترين كلمه من است ... از آن حذر كن
ناپايدارترين كلمه خشم است ... آن را فرو ببر
بازدارنده ترين كلمه ترس است ... با آن مقابله كن
با نشاط ترين كلمه كار است ... به آن بپرداز
پوچ ترين كلمه طمع است ... آن را بكش
سازنده ترين كلمه صبر است ... برای داشتنش دعا كن
روشن ترين كلمه اميد است ... به آن اميدوار باش
ضعيف ترين كلمه حسرت است ... آن را نخور
تواناترين كلمه دانش است ... آن را فراگير
محكم ترين كلمه پشتكار است ... آن را داشته باش
سمی ترين كلمه شانس است ... به اميد آن نباش
لطيف ترين كلمه لبخند است ... آن را حفظ كن
ضروری ترين كلمه تفاهم است ... آن را ايجاد كن
سالم ترين كلمه سلامتی است ... به آن اهميت بده
اصلی ترين كلمه اعتماد است ... به آن اعتماد كن
دوستانه ترين كلمه رفاقت است ... از آن سوء استفاده نكن
زيباترين كلمه راستی است ... با آن رو راست باش
زشت ترين كلمه دورويی است ... يك رنگ باش
ويرانگرترين كلمه تمسخر است ... دوست داری با تو چنين شود
موقرترين كلمه احترام است ... برايش ارزش قائل شو
آرامترين كلمه آرامش است ... به آن برس
عاقلانه ترين كلمه احتياط است ... حواست رو جمع كن
دست و پاگيرترين كلمه محدوديت است ... اجازه نده مانع پيشرفت بشود
سخت ترين كلمه غير ممكن است ... وجود ندارد
مخرب ترين كلمه شتابزدگی است ... مواظب پلهای پشت سرت باش
تاريك ترين كلمه نادانی است ... آن را با نور علم روشن كن
كشنده ترين كلمه اضطراب است ... آن را ناديده بگير
صبورترين كلمه انتظار است ... منتظرش بمان
بی ارزش ترین كلمه بخشش است ... سعی خود را بكن
قشنگ ترين كلمه خوشرويی است ... راز زيبايی در آن نهفته است
تميزترين كلمه پاكيزگی است ... اصلاً سخت نگير
رساترين كلمه وفاداری است ... سر عهدت بمان
تنها ترين كلمه گوشه گيری است ... بدان كه جمع هميشه بهتر از فرد بودن است
محرك ترين كلمه هدفمندی است ... زندگی بدون هدف ؛ روی آب است
و هدفمند ترين كلمه موفقيت است ... پس پيش به سوی آن





|



Wednesday, November 15, 2006




Monday, November 13, 2006

٭
بهر هر یاری که جان دادم به پاس دوستی
دشمنی ها کرد با من در لباس دوستی
کوه پا بر جا گمان می کردمش ، دردا که بود
از حبابی سست بنیان تر، اساس دوستی
بس که رنج از دوستان باشد دل آزرده را
جای بیم دشمنی دارد هراس دوستی
جان فدا کردیم و یاران قدر ما نشناختند
کور بادا دیده حق ناشناس دوستی
دشمن خویشی رهی ، کز دوستداران دوروی
دشمنی بینی و خاموشی به پاس دوستی
رهی معیری





|



Friday, November 10, 2006

٭
اینو ببینین . خیلی با نمکه .
فقط اسم خودتونو بنویسین و کلیک کنین ، بعد نتیجه رو ببینین . منکه خیلی خوشم اومد :))





|



Monday, November 06, 2006

٭
گیلانی عزیز شرمنده که موفق نشدم این شعرو برات ای میل کنم . امیدوارم اینجا بتونی بخونیش .
***
ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد
در دام مانده باشد صیاد رفته باشد
آه از دمی که تنها با یاد او چو لاله
در خون نشسته باشم چون باد رفته باشد
دیشب صدای تیشه از بیستون نیامد
شاید به خواب شیرین فرهاد رفته باشد
از آهِ دردناکی سازم خبر دلت را
وقتی که کوهِ صبرم بر باد رفته باشد
رحم آر بر اسیری کز گرد دام زلفت
با صد امیدواری ناشاد رفته باشد
شادم که از رقیبان دامن کشان گذشتی
گو مشت خاک ما هم بر باد رفته باشد
پر شور از حزین است امروز کوه و صحرا
مجنون گذشته باشد فرهاد رفته باشد
حزین لاهیجی





|



Thursday, November 02, 2006

٭
ایشون آقای علی واکسی معروف به علی ماکسیما هستن . اولین واکسی تلفنی ایران و صد البته شیک ترین و تمیزترینشون . مطلبی در مورد ایشون خونده بودم ولی متأسفانه نتونستم پیداش کنم و اینجا بنویسم . اما عکس گویای همه چیز هست .





|

٭
صب زود
وقتی که باد
تو کوچه صداش می آد
می رم و فوری درو وا می کنم
داد می زنم :
آی نسيم سحری !
يه دل پاره دارم
چن می خری؟
عمران صلاحی





|



Home