:: Forbidden Notebook :: دفترچه ممنوع ::
دفترچه ممنوع




Saturday, September 16, 2006

٭
مطلب زیر رو که حرف دل خودمه و میدونم به طور یقین حرف دل خیلی از شما دوستان میتونه باشه ، برام ای میل کرده بودن . البته چند موردش رو خودم اضافه کردم . جالبه و در عین حال واقعیت .
عنوان : تفاوتهای من و رئيسم
وقتی من يك كاری را دير تمام می‌كنم ، من كند هستم ، وقتی رئيسم كار را طول دهد ، او دقيق و كامل است .
وقتی من كاری را انجام ندهم ، من تنبل هستم . وقتی رئيسم كاری را انجام ندهد ، او مشغول است .
وقتی كاری را بدون اينكه از من خواسته شود انجام دهم ، من قصد دارم خودم را زرنگ جلوه دهم . وقتی رئيسم اين كار را كند ، او ابتكار عمل به خرج داده است .
وقتی من سعی در جلب رضايت رئيسم داشته باشم ، من چاپلوسم . وقتی رئيسم ، رئيسش را راضی نگاه دارد ، او همكاری می‌كند .
وقتی من اشتباهی كنم ، من نادان هستم . وقتی رئيسم اشتباه كند ، او مانند ديگران يك انسان است .
وقتی من در محل كارم نباشم ، من درحال گشت‌زدن هستم . وقتی رئيسم در دفترش نباشد ، او مشغول انجام امور سازمان است .
وقتی يك روز مرخصی استعلاجی داشته باشم ، من هميشه مريض هستم . وقتی رئيسم در مرخصی استعلاجی باشد ، او حتماً خيلی بيمار است .
وقتی من مرخصی بخواهم ، بايد يك جلسه دليل و توجيه بياورم . وقتی رئيسم به مرخصی برود ، بايد می‌رفت چون خيلی كار كرده است .
وقتی بعد از چند ماه ، يكروز مرخصی برای مسافرت بخواهم ، من ماركوپولو هستم . وقتی رئيسم چند روز به مسافرت خارج از كشور برود ، برای مأموريت اداری و سامان دادن به كارها رفته است .
وقتی من كار خوبی انجام می‌دهم ، رئيسم هرگز به خاطر نمی‌آورد . وقتی من كار اشتباهی انجام دهم ، رئيسم هرگز فراموش نمی ‌كند .
وقتی من کوچکترین اشتباهی در کارم باشد ، همه باید خبردار شوند . وقتی رئیسم اشتباهی به اندازه کله دایناسور در کارش دارد ، یه جوری سر و ته قضیه به هم آورده میشود .
وقتی من يك ايده يا فكر تازه عنوان ميكنم ، چندان به نظر نمی آيد و مهم جلوه نميكند . وقتی رئيسم همان فكر و ايده مرا (كه خودم هم اجرا كرده ام) با افتخار تمام بنام خودش به رئيسش نشان ميدهد و مورد تشويق قرار ميگيرد و اسمی هم از من نميبرد ، نشاندهنده هوش و نبوغ سرشارش است .





|



Comments: Post a Comment

Home