:: Forbidden Notebook :: دفترچه ممنوع ::
دفترچه ممنوع




Tuesday, July 18, 2006

٭
چرا گرفته دلت؟ مثل اینکه تنهائی
چقدر هم تنها
خیال میکنم که دچار آن رگ پنهان رنگها هستی
دچار یعنی عاشق
و فکر کن که چه تنهاست
اگر که ماهی کوچک ، دچار آبی دریای بیکران باشد
چه فکر نازک غمناکی !
و غم تبسم پوشیده نگاه گیاه است
و غم اشاره محوی به رد وحدت اشیاست
خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند
و دست منبسط نور روی شانه آنهاست
نه ، وصل ممکن نیست
همیشه فاصله ای هست
دچار باید بود
وگرنه زمزمه حسرت میان دو حرف ،
حرام خواهد شد
و عشق ، سفر به روشنی اهتزاز خلوت اشیاست
و عشق ، صدای فاصله هائی ست که غرق ابهامند
نه ، صدای فاصله هائی که مثل نقره تمیزند
و با شنیدن یک هیچ میشوند کدر .
همیشه عاشق تنهاست .
سهراب سپهری





|



Comments: Post a Comment

Home