:: Forbidden Notebook :: دفترچه ممنوع ::
دفترچه ممنوع




Wednesday, May 17, 2006

٭
فصل پرواز پرستوهای نور
می بره ما رو به اون روزهای دور
ميباريد از آسمون پولك و ياس
فكر ميكرديم همه دنيا مال ماست
خوش نشستی به دل منتظرم
گفتی پا به پام ميای هرجا برم
ولی تو نشستی توی نيمه راه
نگو به عقوبت كدوم گناه
دل به دريا زدی اما بی هوا
زير و رو شد همه چی با يه خطا
سرنوشت و ديگه سرزنش نكن
حالا كه شدی گرفتار بلا
گله كم كن پرشكسته كه نمرده شوق پرواز
آسمون نرفته از ياد ، با دو بال من كن آغاز
قانون زندگی اينه ، با كسی شوخی نداره
كمر همت و بستی حالا يا علی دوباره
ابر غفلت پر رگبار غمه
هنوزم قصه سيب و آدمه
واسه جبران شكستن يه دل
قد كهكشون پشيمونی کمه
راه نداره به دل من هر كسی
نشو تسليم غم دلواپسی
توی جاده های عبرت پا بذار
بيا با من تا به دريا برسی





|



Comments: Post a Comment

Home