دفترچه ممنوع |
Wednesday, February 15, 2006
٭ گفتم که بعد ازین در جان نهان کنم همه شور و شتاب ها آرام همچو بحر توفان درون سینه ی جوشان فرو کشم پنهان کنم ز غیر، همه التهاب ها بگذارم این غمان تا آب ها بیفتد از آسیاب ها اما ...... با موج درد دوست دریادلی کجا و دل تنگ من کجا ؟ چون اشک پرده در می شویم ز دیدگان بی خواب ، خواب ها باز این منم به جای و همان پیچ و تاب ها ............. سیاوش کسرائی نوشته شده در ساعت 21:27 توسط دريا جون |
Comments:
Post a Comment
|