دفترچه ممنوع |
Tuesday, January 17, 2006
٭ شدم جمع اضداد . مجموعه ای از احساسات مختلف . غم ، شادی ، تعجب ، عصبانیت و ... دو هفته ای میشه یه عزیز رو از دست دادیم . یکی از اقوام پدری . درسته که مسن بودن ولی خیلی دوستشون داشتم و نمیتونم از فکرشون بیرون بیام . آخرین باری که دیدمشون شهریور ماه بود . روحش شاد . دارم یه کارائی میکنم که اگه به نتیجه برسه فکر نمیکنم بد باشه . نمیدونم موفق میشم یا نه . اولین ID یاهوئی که داشتم 3 سال پیش هک شد . خیلی برام ناراحت کننده بود چون توی اون لیست دوستهای زیادی داشتم که با این هک شدن گمشون کردم اما چند وقت پیش تونستم همون ID رو پس بگیرم . حالا چه جوری ، بماند . فقط از راهنمائیهای یه دوست ممنونم . دیدن دوباره اسم دوستهائی که اولین سالهائی که با یاهو کار میکردم داشتم ، برام جالب بود . یادشون بخیر . امیدوارم بتونم دوباره باهاشون صحبت کنم . و دیگه اینکه یعنی میشه که بشه ؟ محتاج دعا هستم شدید . راستی چرا؟؟؟ نوشته شده در ساعت 21:33 توسط دريا جون |
Comments:
Post a Comment
|