دفترچه ممنوع |
Sunday, August 14, 2005
٭ شما به معجزه اعتقاد دارين ؟ من دارم . چون معجزه رو ديدم . خدايا! سپاس . خداجونم دوستت دارم . مرسي از همه مهربونيات و از اينكه تنهام نميذاري . دختر دائيم بعد از حدود دوماه كه توي كما بود ، به هوش اومد . امروز عصر مامان از بيمارستان بهم زنگ زد و گفت دختردائيت بهوش اومده و منتقلش كردن توي بخش . به احتمال زياد چند روز ديگه هم مرخص ميشه . واي نميدونين چه حالي شدم . دارم از خوشحالي ميميرم . خوشحالم بخاطر خونواده ش بخصوص پسرش . دختردائي عزيزم ميدونستم برميگردي . مرسي كه اومدي :) و مرسي از همه شما دوستهاي گل كه هميشه احوالپرسي و دعا كردين . از خدا ميخوام كه همه مريضهارو شفا بده و دل خونواده هاشونو شاد كنه . آمين . نوشته شده در ساعت 21:16 توسط دريا جون |
Comments:
Post a Comment
|