:: Forbidden Notebook :: دفترچه ممنوع ::
دفترچه ممنوع




Wednesday, May 11, 2005

٭
دیشب رادیو استکهلمیان رو گوش میدادم . یه آهنگ گذاشت از محسن چاووشی که بعد از جستجو پیداش کردم .
شعرشو که از مریم حیدرزاده ست اینجا مینویسم . این آهنگ رو یکی دوبار توی تاکسی هم شنیده بودم . من شعرهای مریم رو دوست دارم اما اینکه همچین شعری با آهنگ و به اینصورت تهیه بشه و به بازار بفرستن برام جالب نبود . البته چند وقت پیش هم یه آهنگ دیگه اینجا گذاشته بودم که تا حدی مضمونش مثل این بود و .....
هیچی . دیگه ادامه ش نمیدم . شعرو بخونین و آهنگ رو گوش بدین .
الهی سقف آرزوت خراب بشه روی سرش
بیای ببینی که همه حلقه زدن دور و ورش
الهی که روز وصال طوفان شه از سمت شمال
هیچی از اون روز نمونه بجز گلای پر پرش
قسم میخوردی با منی قسم میخوردی به خدا
خدا الهی بزنه تو کمرت تو کمرش
من اهل نفرین نبودم چه برسه که تو باشی
بیاد الهی خبرت ، بیاد الهی خبرش
عمرت الهی کم نشه اما پر از غصه باشه
زجرهایی که به من دادی بکشی تا آخرش
الهی که یه روز خوش از تو گلوت پایین نره
رسوای عالمت کنن اون چشای در به درش
قسم میخوردی با منی قسم میخوردی به خدا
خدا الهی بزنه تو کمرت تو کمرش
من اهل نفرین نبودم چه برسه که تو باشی
بیاد الهی خبرت ، بیاد الهی خبرش
می خوام بدونم قد من عاشقته دوست داره
اینکه رها کردی منو می ارزه به دردسرش
هرچی بدی کردی به من الهی اون با تو کنه
ببینی دیگری به جات رفته شده هم سفرش
هرچی بدی کردی به من الهی اون با تو کنه
ببینی دیگری به جات رفته شده هم سفرش
الهی سقف آرزوت خراب بشه روی سرش
بیای ببینی که همه حلقه زدن دور و ورش





|



Comments: Post a Comment

Home