دفترچه ممنوع |
Tuesday, November 09, 2004
٭ یه شعر دخترونه . فقط نمیدونم فرهاد توی این شعر صد در صد فمینستی چیکار میکنه :))
راستش شاعرش رو هم نمیدونم کیه ولی شعرشو خوشم میاد . نرگس سخن دل را ، با عاطفه میگوید رویاست همه پروین ، پروانه چه میگوید آزاده انیس من ، بهناز چه روح انگیز بنگر که پرستو را ، بی خانه چه میگوید مریم سخنی گفته در گوش پری اکنون سیمین سخنی دارد ، افسانه چه میگوید زینت نکنم رویت ، مهری ست ثمر داند محبوبه تو مهدخت ، فرزانه چه میگوید الهام گرفت اینک ، آن سوسن زیبارو گفتیم شقایق را ریحانه چه میگوید دیروز ندا آمد ، مهوش چه گنه دارد دردانه پریسا بود ، فتانه چه میگوید امروز شمیم صبح درگاه سحر تابید گفتا ز چه شیوا بود ، سامانه چه میگوید شیدای رخت بودم ، هنگامه زری دارم از عشق شدم مسرور ، دیوانه چه میگوید افسوس صداقت را صدیقه نمیداند سیاره دل زهره ، سمانه چه میگوید آن نسترن شادی ، سیمای رخ گیتی صد گل همه نوشین بود ، بیگانه چه میگوید مژگان همایت کو ، رعنا و فریبا بود لیلای فروغی خوش ، مستانه چه میگوید مهتاب به شب شبنم ، بر برگ چه شورانگیز مینای شکوهی را جانانه چه میگوید فرهاد بگو شیرین ، تا لاله مهنازی آن طاهره زیرک ، رندانه چه میگوید معصومه ما نسرین ، شهناز نمیباشد شهپر همه بر من گفت ، همخانه چه میگوید نوشته شده در ساعت 20:44 توسط دريا جون |
Comments:
Post a Comment
|